تدوین استاندارد ملی صنعت فولاد، راهبرد توسعه و تولید دانش بنیان
نویسنده: پوریا بهروان*، شرکت فولاد آذربایجان
با تشکیل ستاد راهبردی صنعت فولاد کشور، به نظر می رسد در جهت نیل به اهداف تعیین شده، خصوصا لزوم “اتخاذ تصمیمات استراتژیک در راستای تولید پایدار، متوازن و رقابت پذیر”، دانش و تجربه اندوخته شده چندین ساله در استخراج، ساخت و بهره برداری صنایع زنجیره فولاد می تواند به عنوان یک منبع ارزشمند برای خلق ارزش از طریق مدیریت دانش و نگاه دانش بنیان در تدوین استاندارد ملی صنعت فولاد بکار گرفته شود. تدوین استاندارد ملی علاوه بر افزایش میزان رقابت پذیری این صنعت ضمن تقویت نگاه دانش بنیان به این صنعت و کاهش هزینه ها می تواند موجب تقویت جایگاه برند ملی صنعت فولاد کشور در بازارهای جهانی شود و نام ایران را به عنوان یکی از صاحبان تکنولوژی در منطقه مطرح نماید. نگارنده در مقاله پیش رو سعی دارد ضرورت و امکان اجرایی کردن این امر با هدایت شرکت ملی فولاد ایران را مورد بررسی قرار دهد.
ایران به عنوان یکی از غنی ترین دارندگان منابع معدنی کشف شده و بالقوه در میان بزرگترین قدرت ها معدنی جهان قرار دارد. حرکت به سمت تولید دانش بنیان ضرورتی است که از یک سو موجب بهره برداری حداکثری از این منابع، با نگاه بلند مدت خواهد بود و از سوی دیگر می تواند موجب مزیت های رقابتی آتی برای کشور در بازار جهانی، خصوصا منطقه ای گردد. امروز سابقه ایجاد صنایع معدنی در کشور و تجربه و دانش اندوخته و انباشته شده در میان شرکت های بزرگ معدنی و فولادی چه به لحاظ مهندسی و احداث و چه به لحاظ بهره برداری، چرخه عمر این صنعت را به مرحله ای رسانده است که می تواند باعث خلق و اشاعه دانش گردد، دانشی که خود منبع بسیار ارزشمندی است که می توان از آن برای تولید ثروت از طریق صادرات فناوری بهره برد. در این مقاله به ضروت و مزایای تدوین استاندارد های ملی در صنایع فولاد، به عنوان یکی از رهآورد های مدیریت دانش و دیدگاه دانش محور پرداخته شده و ضمن تشریح این ضرورت در صنایع تکنولوژی محور، راهکار های پیشنهادی و منابع ملی، خصوصا با نگاه به برنامه پنج ساله توسعه و نیز سیاست های ابلاغی در برنامه هفتم توسعه طرح شده است.
ذیل بند (و) ماده 234 قانون برنامه پنجم پنج ساله توسعه، یکی از اهدافی که در راستای اجرای سیاست های کلی این برنامه، دولت ها مکلف به آن شده اند، “توسعه و تقویت نظام استاندارد ملی” می باشد. در سیسات های کلی ابلاغی جهت تدوین برنامه هفتم پنج ساله توسعه نیز، در بخش علمی، فن آوری و آموزشی در بند 20 بر “افزایش شتاب پیشرفت و نوآوری علمی و فناوری و تجاری سازی” آنها تکلیف شده است. یکی از رویداد های مهم پس از تکامل صنعت، خلق و اشاعه دانش است که امروز به نظر می رسد صنایع معدنی خصوصا صنایع فولادی کشور در این مرحله قرار دارند. با خلق دانش و سیستم های مدیریت دانش، بنگاه ها به سمت طرح های غالب و استانداردهای فنی حرکت می کنند. استاندارد سازی بیشتر ضمن کاهش ریسک ها باعث تشویق به سرمایه گذاری در ظرفیت تولید بیشتر می گردد. بنگاه ها به دنبال کاهش هزینه ها و افزایش قابلیت اطمینان محصول از طریق روش های تولید در مقیاس های بزرگ هستند. ترکیب بهبود در فرآیند، اصلاحات طراحی و صرفه جویی ناشی از مقیاس منجر به کاهش هزینه می شود و در نتیجه نفوذ در بازار سریع تر افزایش می یابد. در هر صنعتی توانایی تاثیرگذاری بر یک استاندارد باعث ایجاد مزیت رقابتی می گردد که در صورت امکان مالکیت آن استاندارد این مزیت بسیار پراهمیت تر خواهد بود. با تدوین استاندارد ملی در صنایع فولاد ضمن کاهش هزینه های تولید در داخل، رقابت بر سر استاندارد ها در بین شرکت های داخلی می تواند منجر به رشد چشمگیر خلاقیت و فن آوری داخلی از یک سو و افزایش نفوذ در بازار مستعد منطقه خاور میانه از سوی دیگر گردد. استاندارد به عنوان قالب، واسطه یا سیستمی که قابلیت همکاری را فراهم می کند می تواند به صورت عمومی (یا آزاد) باشد که معمولا این استاندارد ها از سوی هیات های عمومی و اتحادیه های صنعتی تعیین می شود و یا خصوصی(اختصاصی) باشند که در آن تکنولوژی و طراحی ها در اختیار شرکت ها یا افراد است. استاندارد ها را بر اساس مرجع تعیین کننده نیز می توان دسته بندی کرد، استاندارد هایی اجباری که از سمت دولت ها و نهاد های تنظیم گر تعیین می شوند و استاندارد های غیر رسمی که از طریق پذیرش داوطلبانه ذینفعان ایجاد می گردند. در این رابطه برای استاندارد های ملی در صنایع فولاد می توان به صورت ترکیب این دو روش و با تنظیم گری از سمت شرکت های بالادست از جمله سازمان توسعه و نوسازی صنایع و معادن و صنایع معدنی ایران، شرکت ملی فولاد ایران و سازمان ملی استاندارد، با مشارکت شرکت ها و بنگاه های پایین دست به سمت دستیابی به استاندارد ملی حرکت کرد. این شیوه می تواند ضمن اینکه موجب افزایش در دسترس بودن و محصولات و خدمات مکمل شرکت ها و بنگاه های گوناگون می شود، هزینه های بسیاری از جمله هزینه های تعویض در تمام سطوح(تعویض در قطعات، تجهیزات، خطوط تولید، طراح، مجری و پیمانکار) را نیز کاهش دهد. همان طور که تجربه تدوین استاندارد ملی در صنعت نفت(IPS) موجب افزایش رقابت پذیری در این صنعت شد و در صورت تقویت آن می توانست نام ایران را علاوه بر یکی دارندگان منابع نفتی به عنوان صاحب و صادرکننده تکنولوژی در صنایع نفت مطرح نماید، در صنایع فولاد نیز این اقدام می تواند ضمن ایجاد شرایط شفاف برای ورود شرکت های دانش بینان جدید و ایجاد رقابت های فن آورانه نام کشور را در میان صاحبان و صادرکنندگان مطرح تکنولوژی صنایع فولاد مطرح نماید.
با گذشت بیش از نیم قرن از تولد صنایع مدرن معدنی، خصوصا صنایع آهن و فولاد به کشور و واردات تکنولوژی، با رشد و توسعه واحد های بزرگی چون ذوب آهن اصفهان، فولاد خوزستان و با نگاه به افق توسعه این صنعت در طرح های هفت گانه استانی این صنعت به عنوان یک کسب و کار ملی در مرحله ای از تکامل قرار گرفته که می توان با سیتم های مدیریت دانش از تجارب بدست آمده در واردات تکنولوژی، طراحی، تامین و ساخت واحد های صنعتی و تجربه سال ها بهره برداری استفاده کرد و در جهت خلق و اشاعه دانش و در نتیجه تدوین استاندارد ملی گام برداشت. حرکت به سمت تدوین استاندارد ملی با رجوع به پایگاه داده و دانشی که در شرکت های قدیمی و فعال در این صنعت وجود دارد، ضمن بومی سازی دانش و فن آوری وارداتی، زمینه را برای خلاقیت و نوآوری و رشد و توسعه دانش بومی، امکان صادرات خدمات فنی و مهندسی نیز فراهم خواهد نمود. توجه به منابع معدنی غنی ایران به عنوان یک مبدا صادرات و روند رو به رشد بازار منطقه ای و لزوم حفظ نفوذ در این بازار بر ضرورت این مطالعه می افزاید.
پیش از این در صنایع فولاد در بخش های محدودی، از جمله برای شمش های فولادی استاندارد ملی تهیه و تدوین شده است که استانداردی برای کیفیت محصول می باشد. آنچه امروز اهمیت یافته تدیون استاندارد های فراگیر در تمام سطوح است تا امکان یکسان و یکپارچه سازی در طراحی و مهندسی و ساخت ایجاد گردد و از طریق بهره برداری از تجارب گذشته مدارک مرجعی تولید شود که تمامی شرکت ها بتوانند به بهینه ترین طرح دسترسی یافته و با الزام به رعایت حداقل های کیفی موجب ارتقا محصول و برند آن گردند. در بحث تامین نیز این استاندارد سازی می تواند ضمن افزایش هماهنگی با تامین کنندگان حداقل های کیفی را نیز مشخص نماید که این به نوبه خود باعث بهبود و تسریع چشمگیر در روند ساخت، تامین و خرید در این صنعت خواهد شد و متعاقب آن کاهش هزینه ها را خواهیم داشت. اعلام و انتشار استاندارد در میان مدت، همانطور که پیش از نیز ذکر شد می تواند هزینه های تعویض را تا حد بسیار زیادی کاهش دهد.
بررسی طرح ها و پروژه های در حال ساخت، علل و عوامل تاخیر و اضافه هزینه های متاثر از مشکلات مهندسی نشان دهنده این امر است که تدوین استاندارد در بخش طراحی و مهندسی با بهره گیری از مشکلات تجربه شده در واحد های قبلی تا حد زیادی راهگشای پروژه های بعدی خواهد بود. وقت آن رسیده است از اضافه هزینه های گذشته ایجاد شده در اثر کاستی های طراحی یا نبود تجربه اجرا درس گرفت و تجربه به دست آمده را به کار بست و از کلیات طراحی تا جزئیات اجرایی، با تشریح و تدوین اسناد استاندارد ضمن کاهش هزینه های ساخت کیفیت نهایی را نیز افزایش داد.
با تدوین و ابلاغ استاندارد ملی تا حد زیادی میزان رقابت پذیری صنعت بالا می برد و رقابتی سازنده در مهندسی ارزش و کاهش هزینه ها در میان شرکت ها قدیمی و شرکت های نوظهور ایجاد می نماید که در پس آن ضمن بهبود برند ملی صنعت فولاد در جهان می توان نفوذ بسیار بهتر و بیشتری را در بازار ها خارجی شاهد بود.
در بحث بهره برداری، ایجاد استاندارد ها از یک سو به بهره برداری بهینه و کاهش هدررفت های منابع ملی کمک خواهد کرد و از سوی دیگر با ابلاغ دستورالعمل ها و رویه های استاندارد بهره برداری سراسری جهت برداشت و انتشار اطلاعات، می توان در جهت بهبود فرآیند ها و روش های تولید گام برداشت. بررسی خطا های پر تکرار، حوادث و مشکلات و موانع موجود می تواند به عنوان صورت مسئله ای برای تولید دانش کاربردی مورد استفاده قرار گیرد. خلق و انتشار این تجربه و دانش می تواند برند ملی صنایع معدنی کشور را در بازارهای منطقه ای و در رقابت با رقبای جهانی بسیار ارتقا دهد و راه را برای ورود شرکت های ایرانی به بازار کشور هایی چون عراق هموار کند.
پوریا بهروان: کارشناس ارشد مدیریت کسب و کار-استراتژی، کارشناس برق و ابزاردقیق